معرفت شهودی در فلسفه افلاطون
author
Abstract:
افلاطون در جستوجوی معرفتی است که آدمی را به فضیلت اخلاقی و سعادت برساند؛ اما معرفتشناسی او گاه به نتیجهای سلبی میانجامد، و تنها حاکی از آن است که به یاری روش دیالکتیک، یا هرگونه روش متکی بر زبان و واژگان، یا مادام که روح در قالب جسم اسیر است؛ نمیتوان به معرفت رسید. شهود پاسخی ایجابی است که افلاطون برای پرسش معرفتشناسی خود مییابد. او در آثار میانی خود، به سه طریق اصلی، دستیابی به شهود را ممکن میداند، که هر یک در پی نوعی عروج حاصل میآید. اصلیترین آنها، که شرح آن در فایدروس میآید، شهودی است که روحِ مجرد با عروج به ساحت الوهیت به دست میآورد. این شهود تنها از روحی برمیآید که پیشتر به مرتبهای از معرفت رسیده و خود را با فضیلتهای اخلاقی از دلبستگیهای جسمانی رهانده و سبکبال ساخته باشد. دوم، شهود زیبایی در مهمانی؛ و سوم، شهود یادشده در تمثیل غار در کتاب هفتم جمهوری است. افزون بر این سه طریق، افلاطون در کتاب نهم جمهوری به نوعی شهود در خواب اشاره دارد. چنین مینماید که طریقههای دوم و سوم و نیز شهود در خواب وابسته به شهود مذکور در فایدروساند؛ چراکه در این جهان به دست میآیند، و هرگونه کسب معرفت در این جهان، یادآوری شهودی است که روح مفارق پیش از حلول در تن حاصل آوردهاست.
similar resources
پیوند معرفت و قدرت در فلسفه سیاسی افلاطون
اساسیترین اصل فلسفه سیاسی افلاطون، قرار گرفتن ساختار مدینه فاضله براساس قدرتی است که فقط از طریق معرفت و شناخت حقیقی بهدست میآید. از دیدگاه افلاطون ملاک قدرت در جامعه معرفت است، بهطوری که هرکس در جامعه معرفت بیشتری داشته باشد، شایستگی بیشتری برای کسب قدرت دارد. افلاطون چاره رهایی از بحران و دگرگونی سیاسی را استواری سیاست بر پایه معرفت و خرد میداند، بر این اساس او سیاست سوفسطائیان را بهدلی...
full textجایگاه معرفت شناختی شعر در فلسفه افلاطون
این مقاله تلاشی است برای فهم نگاه افلاطون به شعر و هنر. به عبارت دیگر، به مناقشه میان عقل و احساس و الهام شاعرانه نظر دارد؛ آنجا که افلاطون تلاش می کند با تیغ عقل بال های خیال انگیز شعر را ببُرد و انسان را با واقعیاتی درخور زندگی راستین روبه رو کند، بنابراین، هومر که نماینده شاعران و به گونه ای سلطان آنان به شمار می رفت را از مدینه خود بیرون می کند تا تکلیف دیگر شاعرانی که مرتبه ای پایین تر از ا...
full textپیوند معرفت و قدرت در فلسفه سیاسی افلاطون
اساسی ترین اصل فلسفه سیاسی افلاطون، قرار گرفتن ساختار مدینه فاضله براساس قدرتی است که فقط از طریق معرفت و شناخت حقیقی به دست می آید. از دیدگاه افلاطون ملاک قدرت در جامعه معرفت است، به طوری که هرکس در جامعه معرفت بیشتری داشته باشد، شایستگی بیشتری برای کسب قدرت دارد. افلاطون چاره رهایی از بحران و دگرگونی سیاسی را استواری سیاست بر پایه معرفت و خرد می داند، بر این اساس او سیاست سوفسطائیان را به دلی...
full textمعرفت شهودی در کلام شمس تبریزی
بینش عرفانی نوعی از حکمت دینی مبتنی بر وحی است که مؤمنان به این نوع بینش، هستی حقیقی را از آن خدا میدانند و ماسویالله را باطل میپندارند و معتقدند که آنچه هست جلوهای است از او. صاحبان این بینش، عشق به حق و تصفیة باطن از تعلّقات جسمانی را وسیلة نیل به معرفت میبینند. آنان عقل بحثی را به سبب تقیّد آن به مقولات ذهنی از وصول به کمالی که غایت وجود انسان است، ناتوان مییابند. از نظر عرفا از جمله شمس...
full textMy Resources
Journal title
volume 10 issue 24
pages 81- 104
publication date 2014-03-01
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023